باتوجه به حوادث اسفناک اجتماعی، نزاع، درگیری فیزیکی، قتل، تجاوز وقوع بسیاری از چنین فجایعی بدون مقدمه و نیت و برنامه ریزی قبلی بوده است، و صرفا عصبانیت لحظهای و از دست دادن عنان اختیار، و عدم توانایی در مهار خشم عوامل اصلی آنها قلمداد میشود. قتل یک دختر دانشجو در روز روشن، حمله به قویترین مرد ایران و جهان، خشونتهای خانوادگی، آزارهای کودکان توسط والدین و ناهنجاریهای مشابه، بدترین نتیجه افزایش خشونت و عدم توانایی در مهار خشم در جامعه است.
وقتی قاتلی اعلام میکند «من طاقت این همه عذاب را ندارم، مرا خلاص کنید» معلوم میشود این جوان بدون برنامه قبلی و در اثر یک لحظه غفلت و ناتوانی در مهار خشم؛ حالت طبیعیاش را از دست داده و مرتکب جنایت شده، و بعد هم عذاب وجدان و پشیمانی روحش را آزار میدهد. این حالات همان ضعف مهارتهای رفتاری یعنی مدیریت رفتار و مهار هیجانهای عصبی است که از خانواده شروع شده، در مدرسه و جامعه تکمیل میشود.
وقتی دو ورزشکار بدون مهار خشم در میدان ورزشی در مقابل چشمان میلیونها تماشاچی با یکدیگر زد و خورد میکنند، چگونه میتوان به الگوهای رفتاری در جامعه دل بست؟ تغییر الگوهای رفتاری، توجه ویژه به آمار تاثرانگیز کاربرد سلاح سرد و چاقو و قربانیان درگیریهای خیابانی زنگ هشدار را برای مسوولین و خانوادهها در عدم مهار خشم به صدا درآورده است. باید به دور از هرگونه تعصب و غرض ورزی به فکر راه چارهای باشیم.
آموزش روشهای مهار خشم
قانون ممنوعیت تولید و خرید و فروش سلاح سرد و چاقوهای غیرمتعارف، کارایی نداشته و موثر نخواهد بود چرا که ملاحظه میکنیم که با وجود مجازاتهایی مثل اعدام و زندان در مورد قاچاق مواد مخدر هنوز مُعضل اعتیاد رفع نشده است. بهترین شیوه برخورد با ناهنجاریهای اجتماعی رویکردهای فرهنگی و بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی است، در یک کلام آموزش مهار خشم.
وقتی روزانه صدها نفر در سطح کشور به بهانههای واهی نزاع میکنند یعنی آستانه تحمل و مهار خشم در جامعه کم شده است و باید به دنبال راه حل کاربردی باشیم. کشته شدن انسانها به وسیله چاقو، به واسطه عدم مهار خشم حاکی از چنین معضلی است. چرا باید قربانیان نزاعهای اجتماعی به سادگی در مقابل چشمان ما جان ببازند. نفی واقعیات باعث کاهش یا از بین رفتن آنها نمیشود، فقط ممکن است در روند افزایش نرخ جرم پیشگیری کندی ایجاد کند.
بررسىهاى کارشناسانه خیلى واضح مشخص کرده که عمده دلیل رفتارهاى جابرانه و خشن (در درگیریهای خشونتبار)، این است که مهاجم چیزى را مىخواهد، خواستهاى دارد که به نظر او براى رسیدن به آن راه و روش دیگرى، جز دست زدن به خشونت وجود ندارد یا نمىداند وجود دارد ( مهار خشم) موضوع از یک بحث ساده خانوادگی تا شورشهای اجتماعی را میتواند در برگیرد.
این خواسته، مىتواند ناشى از ترس باشد، ترس از این که به او آسیب وارد شود، ترس از تحقیر شدن در مقابل جمع حاضر و خرد شدن شخصیتاش، یا اینکه مىخواهد آبرفته را به جوى بازگرداند، یا ضعف اجتماعى و شخصیتى خود را بپوشاند، یا به شکلی اساسی از نظر روانى، میخواهد ثابت کند که اوضاع دست اوست، شاید هم قدر و اعتبار از دست دادهاش را طلب میکند؟ و… صدها دلیل دیگر.
علت و دلیل او مهم نیست; موضوع این است که مهاجم چیزى را مىطلبد و به واسطه آن و ناتوانی در مهار خشم دست به خشونت زده است و کسی یا کسانی اگر تصادفى یا عمدی بین او و خواستهاش قرارگیرند، او براى رسیدن و دستیابى به خواسته خود، میخواهد از سد آنان بگذرد.
ترس و خشم، از جمله احساسات طبیعى انسان است که در اثر عوامل مختلف، بروز مىنمایند و پیامدهاى روانى و رفتارى مختلفى دارند. ترس و خشم اگرچه دو حس روانى هستند و در اثر عوامل خارجى و یا ذهنى، زنده مىشوند; ولی خود باعث فعل و انفعالات شیمیایى و هورمونى در بدن و متابولیسم کارکرد قلب و عروق شده، که در نهایت به واکنشهاى فیزیکى و رفتارى، ختم مىگردند.
منبع: بنیاد فرهنگی پژوهشی دکتر طباطبایی