رهبر معظم انقلاب در نامهای که روز یکشنبه 8 آذر 94 خطاب به عموم جوانان غربی نوشتند، دو عنصر "پرخاشگری" و "بیبندوباری اخلاقی" که متأسّفانه به مؤلّفههای اصلی فرهنگ غربی تبدیل شده و فاقد مقبولیّت حتّی در خاستگاهش است، را یکی از عوامل اصلی ظهور تروریسم دانستند.
در این گزارش قصد داریم مصادیقی از خشونت در فرهنگ غرب اشاره کنیم که گاه به اندازهای بدیهی و رایج میشود که دیگر به چشم نمیآید.
*** فیلم و سینما
سینمای وحشت یا فیلم ترسناک، پیوسته یکی از پرطرفدارترین و در عین حال بیاعتبارترین و بدآوازهترین ژانرهای سینمای هالیوود بوده است. این نوع محبوبیت به خودی خود دارای ویژگی خاصی است که فیلم ترسناک را متمایز از سایر ژانرها قرار میدهد و آن اینکه این محبوبیت، غالباً محدود به طرفداران پرو پا قرص و به اصطلاح دوآتشۀ سینمای خشن است.
جشنوارۀ 11 روزه "ساندنس" آمریکا محلی برای نمایش تازهترین آثار سینماگران جهان و ملاقات کارگردانها و فیلمنامهنویسان با پخشکنندگان نسخههای سینمایی و ویدیویی آثار بە شمار میرود.
این جشنواره در سال 2013 روی مسئله "خشونت در سینما" تمرکز داشت و این در حالی بود کە تنها چند روز قبل از آغاز جشنواره، گروهی تحت عنوان "جمعیت مبارزه با سلاحهای خشونتبار" بە رهبری "جو بایدن" معاون رئیس جمهور آمریکا برای مذاکره دربارهٔ خشونت در سینما از واشنگتن بە هالیوود رفته بودند.
"رابرت ردفورد" بازیگر، کارگردان و از پایهگذاران انستیتوی ساندنس در کنفرانس خبری پیش از مراسمِ گشایش این جشنواره بە خبرنگاران گفت:
"برای من تاکید صنعت سینمای هالیوود بر خشونت، از مدتها پیش مورد سئوال بوده و فکر میکنم زمانش رسیده کە دربارهٔ خشونت در سینما گفتوگویی کنیم."
از جمله موضوعاتی که در مطالعات دهههای اخیر در سینمای وحشت پی گرفته شده، مطالعات زنان و جنسیت است.
آمریکا به عنوان مهد ژانر وحشت، از بعد از دهه 90 میلادی بیپرواتر مسائلی را مطرح میکرد که نه تنها سبب اعتلای سینمای وحشت نمیشد بلکه مخاطب را لحظه به لحظه در اعتیادی فاسد و خودساخته فرو میبرد.

سینمای وحشت، صحنه را با خون رنگآمیزی میکند، تجاوز و انتقام، کینه و حرص، خشونت و کشتار و حتی صحنههای خشن جنسی را به تصویر میکشد.
یکی از زیرگونههایی که در این دهه بسیار رواج یافته، زیرگونۀ "زن اسیر در زندان" بوده که بیشمار فیلم در همین زمینه تولید شده است:
زنی زیبا، ربوده شده یا خودش به محلی دوردست رفته و اسیر دست سوءاستفادهگران قرار میگیرد.
این زن به عنوان نقش اول فیلم، در یک اتاق، سوله، مکان مخروبه، خانۀ دورافتاده یا یک قفس اسیر میشود و مورد آزار و توحش و توهم قرار میگیرد. فیلمهای گوتیکا (2003)، خانهای از موم (2005)، اسارت (2007)، شکاف (2007) و ... با همین موضوع ثابت ساخته شدند.
طبیعتاً نمیتوان در عرض 5 سال، نزدیک به 20 فیلم سینمایی با چنین مضامینی را تولید و اکران کرد و انتظار بازخوردی آرام و امن برای زنان جامعه را داشت!
در بررسیهای صورت گرفته، مشاهده شده است که 27% از مردم کشورهای عضو اتحادیه اروپا خشونت خانگی علیه زنان را امری "عادی" و 51% دیگر نیز آن را امری "نسبتاً عادی" میدانند.
به گزارش خبرگزاری بیلد در 2 دسامبر 2015 خانم "آلکساندرو پالومبو" هنرمند ایتالیایی با دستکاری فتوشاپیِ چهرۀ برخی از هنرپیشگان مشهور سینما، اعتراض خود نسبت به فیلمهای ژانر وحشت را اعلام کرد.
این هنرمند ایتالیایی معتقد است فیلمهای این بازیگران که خودشان از آزار و اذیت مصون هستند، در نهایت منجر به افزایش خشونت علیه سایر زنان جامعه میگردد. وی این عکسهای ساختگی را در صفحه فیسبوک خود منتشر کرد:

عناصر خشونتآفرین در سینمای غرب باعث شده مخاطب سینمای امروز دیگر از دیدن اسلحه، تانک، چاقو و تماس آنها با بدن، تجاوز و خون و قصابی بدن انسان تعجب نمیکند.
*** ادبیات
گونۀ وحشت علاوه بر سینما، سبکی نیز در هنر و ادبیات است که به مسائل غیرواقعی و تخیلی و برخی داستانهای خشونتآمیزِ عامهپسند میپردازد.
ادبیات وحشت، ادبیات علمی-تخیلی و ادبیات پلیسی گونههایی از آثار رواجیافته در غرب هستند که رمانهای آنان را با کاراکترهایی مانند "خونآشام" و "زامبی" میشناسیم و این ژانر در سبکهای مدرن، به نسبت سبکهای کلاسیک وفور بسیار بیشتری دارد.
روانشناسان معتقدند خواندن این متون و این رمانها به مرور باعث قساوت قلب شده و علاوه بر این به ویژه در جوانان و نوجوانان موجب کاستن از حساسیت و عادی شدن رفتارهای سادیستی-مازوخیستی (آزار رساندن به خود یا به دیگران) برای مخاطب میشود.
*** موسیقی
نخستین بار در دهه 1950 ساکسیفون و گیتار الکتریک با ضرباهنگ قوی به موسیقی آمریکایی اضافه شد و سبکی خشن را به وجود آورد که در ابتدا «راک اند رول» و سپس به اختصار «راک» نام گرفت.

این موسیقی در ظرف 20 سال چنان محبوبیتی کسب کرد که کم کم راک جای خود را به "هوی متال" داد و بعد هم در دهه 1990 موسیقی "رپ" باب میل جوانان غربی قرار گرفت.

به طور کلی مهمترین مسئله در موسیقی راک لحن اعتراضآمیز و تهاجمی و همچنین خشونتی است که در ترانههای آن نهفته است. حال اگر شعر و آواز را هم از این موسیقی برداریم و به موسیقی بدون کلام بیاندیشیم، باز هم اعتراض و خلق و خوی تهاجمی در ملودیهای گیتار و ریتمهای آن باقی میماند.
اساساً جوهرۀ راک یعنی انزجار از سقوط انسان و در حقیقت همین انزجار توأم با اعتراض، موسیقی دلهرهآور و خشنی را به وجود آورده است.
*** ورزش
ورزش را شاید بتوان مفرحترین و پرطرفدارترین سرگرمیِ دنیا به شمار آورد؛ اما در بین تمام رشتههای ورزشی محبوب و لذتبخش، برخی ورزشهای خشن که بیشتر شبیه به جنگ هستند، امروز در غرب کمرواج نیستند، مثل فوتبال استوریکو. این ورزش خشنترین ورزش جهان و از ورزشهای تاریخی ایتالیاست که تا حدودی شبیه فوتبال امریکایی است.

بوکسهای آمریکایی که در بعضی شهرهای اروپا هم طرفدارانی پیدا کرده است، مشخصاً فاقد انضباط و اخلاق ورزشی سایر مسابقات است و هرچند به نظر ما احمقانه بیاید، گاهی آنقدر یکدیگر را میزنند که بعد از خونریزی شدید، یکی از طرفین بیهوش شود و دیگری برنده اعلام گردد!
به مصادیقی از پرخاشگری و بی بند و باری اخلاقی در ساختارهای فرهنگی مغرب زمین اشاره کردیم. بدین ترتیب اگر فعالان فرهنگی به واکاوی و استخراج عنصر خشونت در مؤلفههای فرهنگی غرب بپردازند، شاید برای مشاوره دادن به سیاستمدارانی که با معضل تروریسم در اروپا دست و پنجه نرم میکنند، حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشند.
منبع: ریشه